پوریاپوریا، تا این لحظه: 20 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات پوریا

خوابيدن تو بهتر از عيب جويي است.

به خاطرم است كه دردوران كودكى بسيارعبادت مى كردم . درزهدو پرهيزجديت داشتم .شبى درمحضر پدر نشسته بودم وتمام شب را نخوابيده و قرآن مى خواندم و گروهى دركنارما خفته بودند.حتى بامداد براى نماز صبح برنخواستند. به پدرم گفتم : از اين خفتگان يك نفر بر نخواست تا دو ركعت نماز بخواند،به گونه اى به خواب غفلت فرو رفته اند كه گويى نخوابيده اند بلكه مرده اند. پدرم به من گفت :عزيزم ،اگر تو هم خواب باشى بهتر ازآن است كه بدى مردم را بگويى و به غيبت و ذكر عيب آن ها بپردازى.      نبیند مدعی جز خویشتن را          که دارد پرده ی پندار در پیش گرت چشم خدا بینی ببخشند       نبینی هیچکس عاجز تر از خو...
22 فروردين 1392

خدا پيرزن را رحمت كند

روزى من منتظر مادرم بودم كه از خانه به حياط بيايد كه باهم به بيرون برويم و در ايستگاه اتوبوس نزديك خانه بايستيم و بعد تصميم بگيريم به پارك برويم يا به بازار . در همين فكر بوديم كه ناگهان باران نم نم شروع به باريدن كرد . در ايستگاه بوديم كه پيرزن تپلى با خوشرويى گفت : باران قشنگيه نه ؟ من گفتم : بله خيلى قشنگه مخصوصا اين كه نم نم هم مى باره بسيار بسيار قشنگ تر شده ! وقتى اتوبوس آمد پيرزن تپلى از صندلى بلند شد و به طرف ديگرى رفت و او دقيقا جلوى من فوت كرد . من خواستم پيرزن را بلند كنم و به بيمارستان ببرم كه مادرم گفت : الان نيروى امداد مى آيد نمى خواهد تو اين كار را بكنى فقط بيا برايش فاتحه بفرستيم نويسنده : پوريا .   ...
21 فروردين 1392
1